خاطراتی که با آلبوم عکس و اسنادی از سال سرنوشت ساز ۶۸، علاوه بر بازخوانی تاریخی آن ایام نوعی بازخوانی رفتاری مسئولان نظام در آن سالها و در مواجهه با بحران هاست. از عزل قائم مقام رهبری تا رحلت حضرت امام(ره) و انتصاب ایت الله خامنه ای و تغییر دولت و مجلس و…«بازسازی و سازندگی» در آستانه چاپ سوم قرار دارد.
بنابراین گزارش در بخش هایی از کتاب در نیمه شهریور ۱۳۶۸ می خوانیم:
یکشنبه ۱۲ شهریور
تا ساعت هشت و نیم مطابق روزهای دیگر گذشت. قرار بود چهار نفر از سفرایمان بیایند که نیامدند. معلوم شد وقت به اطلاعشان نرسیده بوده. آقای فدایی نماینده اراک آمد. برای معالجه فرزندش با طب سوزنی عازم چین است. آقای غرضی وزیر پست و تلگراف و تلفن آمد و در مورد برنامه پنجساله نظراتی ارائه داد. آقای مجید قاسمی رییس کل بانک مرکزی آمد. از امکان عزل خود نگران بود و از عزل آقای ماجدی اظهار ناراحتی کرد.
عصر در جلسه دولت شرکت کردم. بحث درباره برنامه پنجساله بود. بیشتر وزرا به سهم خود در برنامه معترض بودند و تمام وقت جلسه به شنیدن نظرات آنها گذشت و قرار شد سازمان برنامه و بودجه در جلسه بعد جواب بدهد.
شب آیت الله خامنه ای به دفتر من آمدند. درباره سمت مهندس موسوی و بنیاد جانبازان مذاکره شد. آقای خامنه ای می خواهند به عنوان رییس بنیاد جانبازان با قید زمان سه سال نصب کنند و آقای موسوی حاضر نیست با قید زمان بپذیرد. درباره آینده ارتش و سپاه بحث شد. آقای خامنه ای بنا دارند در حکمی آقای دکتر روحانی را به عنوان رییس ستاد کل نیروهای مسلح بنویسند که ستاد مشترک را تجدید حیات کند و آقای روحانی موافق نیست. من هم موافق نیستم. با ایشان بحث کردم؛ قانع نشدند. درباره اعضای مجمع تشخیص مصلحت و تکمیل اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی هم مذاکره شد. شام را خوردند و مقداری وقت صرف بازکردن قفل رمز گاو صندوق به جامانده از زمان ریاست جمهوری خودشان کردند که بی نتیجه ماند. بچه ها نیامدند و تنها خوابیدم.
دوشنبه ۱۳ شهریور
ساعت هفت و نیم صبح، دکتر روحانی آمد. از تصمیم آیت الله خامنه ای در خصوص اعاده ستاد مشترک نگران است. او فکر می کند دیگر ستاد کل نمی تواند درست کار کند و گویا مصمم است که اگر آقای خامنه ای بر تصمیم خودشان بمانند، مسئولیت ستاد کل را نپذیرد و از کسانی که دعوت به همکاری کرده، گفته اند اگر ستاد مشترک اعاده شود، حاضر به همکاری نیستند. آقای هاشمی گلپایگانی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد. کارهای در دستور و شیوه کار را گفت و درباره ترمیم اعضای شورا صحبت کرد. وقت جلسه را تعیین کردیم. آقای دکتر مهدوی از نخست وزیری آمد. از نگرانی نیروهای رادیکال در دانشگاه از وزارت دکتر فاضل گقت و درباره کار خودش اجازه خواست؛ کار مهمی ندارد.
آقای رستگاری آمد. پیشنماز نهاد نخست وزیری بوده. گفتم ادامه دهد. او در گزینش، شورای نهاد و صندوق قرض الحسنه نهاد هم کار می کند. آقای علی جنتی آمد. بنا دارد از دفتر فرماندهی کل قوا برود، احتمالا به استانداری خراسان می رود. پدرش آیت الله احمد جنتی هم خواست که استاندار بشود.
دکتر حسن حبیبی برای امور دولت و نهاد و احکام سایر معاونان آمد. آقای سیدمحمد خاتمی وزیر ارشاد آمد. گزارش اقدامات تبلیغی خارجی را گفت و کمک بیشتر خواست. بر توسعه توریسم تاکید کردم. آقای مسیح مهاجری آمد قرار شد مشاور اجتماعی رئیس جمهور باشد. آقای شفق وابسته نظامی سپاه در شوروی آمد. گزارش از کارها در روابط دو جانبه و جدی تر شدن روش ها در روابط نظامی و خبر از پیشنهاد وابسته نظامی ترکیه و فرانسه برای همکاری نظامی داد. همچنین ورود هیات متخصص روسی به ایران برای مذاکره درباره آموزش موشک سام۵ و هواپیمای میگ ۲۹ را گفت. احکام معاونان رییس جمهور را صادر کردم. عموزاده رضا هاشمیان آمد. از مشکلات محیط زیست گفت. جواب تعداد زیادی از تبریکات را امضا کردم.
عکس از آلبوم تصاویر کتاب انتخاب شده است.
سه شنبه ۱۴ شهریور
اول وقت آقای الویری رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس آمد. توصیه هایی در مورد برنامه پنجساله داشت و می خواست که در دولت خیلی به ترکیب آن دست نزنیم. شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. بخش مهمی از آئین نامه دانشگاه آزاد اسلامی تصویب شد و مقرر گردید که پس از ارزیابی هر رشته، اگر سطح قابل قبول نداشت، مهلتی بدهند برای اصلاح و اگر نتوانستند به صورت بند ب ادامه می دهند.
آقای حمید میرزاده و آقای حبیبی برای امور نهاد و دولت آمدند. عصر هیات دولت جلسه داشت. درباره کلان برنامه صحبت بود. منابع ارزی ممکن برای جوابگویی به نیازهای بخش ها بررسی شد. منابع جدیدی در حدود ده میلیارد دلار مطرح شد که قابل درج در برنامه است. شب تا ساعت هشت و نیم کار کردم سپس به منزل رفتم. دو سه هفته است که به منزل نرفته بودم. خانه تحت تعمیر بود و امروز آماده شد. محسن درباره همکاری با معاونت اجرایی رئیس جمهور مشورت کرد و از خشونت های بی مورد کمیته ها در خصوص مبارزه با منکرات گفت. بعد از شام با مهدی و محسن، کتابخانه ام را که در جریان تعمیر خانه به هم ریخته بود، مرتب کردم.
چهارشنبه ۱۵ شهریور
بعد از نماز، استماع اخبار، ورزش، استحمام و صبحانه به دفتر کار رفتم. آقای میرزاده برای امور اجرایی کشور، بازسازی و کاغذ روزنامه ها آمد. آقای شیخ عباس پورمحمدی برای دیدار آمد و از وضع بد دادگستری رفسنجان و بنیاد شهید آنجا گفت و خبرداد که آقای شیخ محمد هاشمیان، دوسه هفته ای است که لحن صحبت خود را اصلاح کرده است.
آقای عبدالله نوری (وزیر کشور) آمد. درباره استاندارها صحبت شد. در مورد کردستان و سیستان و بلوچستان هم صحبت شد. درباره مبارزه با منکرات مذاکره و قرار شد از روش موجود کمیته انقلاب که در خیابان، جلوی ماشین های مردم را می گیرند و بازجویی می کنند و خشونت می کنند، جلوگیری شود ولی با مقررات از پیش تعیین شده، با استفاده از امکانات و اهرم های دولت برای انصراف خانم ها از بدحجابی اقدام شود. در خصوص شورای امنیت هم صحبت شد. قرار شد حکم بدهیم که ایشان اداره نمایند. آقای وهاجی وزیر بازرگانی آمد. گزارش خرید و ورود کالاهای اساسی را داد. در اغلب موارد وضع بد نیست ولی در مورد کره و حبوبات مشکل دارند. بر توجه بیشتر به وضع نان و آرد و بر همکاری با بخش خصوصی و آماده شدن برای خرید مواد اولیه کارخانجات تاکید کردم.
آقای دکتر روحانی آمد. راجع به تصمیم آقای خامنه ای در خصوص اعاده ستاد مشترک و امکان کار در ستاد کل در این صورت صحبت کرد. بالاخره قرار شد تسلیم رهبری باشد، ضمن اعلان نظر مخالف درباره پیشنهاد دیگر که مسئولان در ستاد ارتش و سپاه، معاون رئیسی ستاد کل باشند، نتایج مذاکره با هیات روسی در خصوص آموزش خدمه هواپیمای سام ۵ و میگ ۲۹ را داد؛ خوب است. دکتر حبیبی درباره مشاوران و مسائل جاری، تلفنی کسب نظر کرد و آقای مجید قاسمی در خصوص هیات همراهان به آمریکا برای اجلاس صندوق بین المللی پول پرسید. عصر هیات دولت جلسه داشت. درباره برنامه پنجساله بحث داشتیم. تعدادی از وزرا، کارهای خودشان را در جلسه بعد از جلسه دولت مطرح کردند.
منبع:انعكاس
نظرات شما عزیزان:
|